محمد هانیمحمد هانی، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

هانی عزیزم , ایلیا جانم

"کنفرانس"

1390/9/1 11:11
483 بازدید
اشتراک گذاری

نت نویسی

 

 

آقا امروز پسرک من کنفرانس دارد.

دیشب وقتی دارم برایش مسواک می زنم تا بخوابد می گوید:"فردا همون کنفرانس رو داریم ها!"

می گویم:"کدوم ؟"

می گوید:"همون که در مورد حیوون مورد علاقه مونه"

کمی هول می شوم و نمی دانم این موقع شب برای کنفرانس(!) فردایش چه می خواهد و کاملا

استرسم را ناخواسته به او منتقل می کنم:

"حیوون مورد علاقه ت چی؟ در موردش چی می دونی؟ چرا زودتر نگفتی؟ الان می خواهی چی کار

کنی؟"

 

هانی:" کارام آماده اس. حیوون مورد علاقه م تمساح و کروکودیله. هر دو از یه خانواده ان ولی کروکودیل

دندوناش بزرگتره"

من:" همین؟! دیگه ازش چی می دونی؟"

هانی:" تو تو داررت المعاف(!) خوندی برام. تخم گذاره. خزنده است. دو زیست ه. از پوستش کیف و کفش

و پالتو درست می کنن. قاچاقچی ها می کشنش. طرفدارای محیط زیست با کشتنشون مخالفن. ولی

من دوست دارم یکی شون رو بکشم. فقط یکی شون رو و برای خودم کیف و کفش و پالتو و کت درست

کنم."

خیالم راحت می شود. برایش روی برگه با کمک خودش نقاشی می کشم تا پسرکم برای اولین

کنفرانسش چیزی را از قلم نیاندازد. خیلی دوستش دارم و برای ارائه خوبش دعا می کنم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان سید کوچولو
20 خرداد 91 23:57
دیگه نمیخواین از خاطرات قشنگتون بنویسین
دایی ممدی
27 آبان 91 18:34
سلام. الهی قوربونش برم انقد دلم واسش تنگ شده اومدم دارم وب رو نیگا میکنم. اون شب من پیشتون بودم.